این قاضی برای بچههای کلهشق «پدری» میکند
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۲۸۱۹۵
خبرگزاری فارس – کرمان؛ مهسا حقانیت: او یک قاضی ۳۶ ساله است، جوان و پرانرژی، نجیب و خیررسان، آرایی که او برای نوجوانان و اطفال بزهکار صادر میکند بیش از آنکه رای یک قاضی باشد، تنبیههاییست از جنس پدرانه، پدری که دلسوزانه برای اصلاح فرزند خطاکار خود تلاش میکند، او قاضی حسین رمضانیزاده رئیس دادگستری شهرستان بم است که بهتازگی رتبه نخست جشنواره کشوری آراء برتر مجازات حبس را از آن خود کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قاضی حسین رمضانیزاده متولد ۱۳۶۵ در رفسنجان و دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق با گرایش جزا و جرمشناسی است، فعالیت قضائی خود را از سال ۱۳۸۹ آغاز کرده و در سمتهای مختلفی از جمله دادیار دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بردسیر، دادرس دادگستری بردسیر، رئیس دادگستری شهرستانهای کوهبنان و بردسیر خدمت کرده و هماکنون رئیس دادگستری شهرستان بم است.
قاضی نمونه کشوری در سال ۱۴۰۰ و یکی از ۵ قاضی برگزیده جشنواره کشوری آراء برتر مجازات حبس در سال ۹۷ هم از دیگر افتخارات این قاضی جوان است، وی همچنین در راهاندازی دادگاه کیفری یک ویژه اطفال و نوجوانان در شهرستانها پیشگام بوده و موفق به راهاندازی این دادگاه در بم شده است.
با توجه به وضعیت کاری و مسؤولیتی که رمضانیزاده بهعنوان رئیس دادگستری شهرستان بم دارد، بیشتر باید پروندههای حقوقی را مورد رسیدگی قرار دهد، اما از همان زمان که دادرس بود و به پروندههای کیفری هم رسیدگی میکرد، به حوزه مجازاتهای جایگزین حبس و حقوق اطفال و نوجوانان علاقهمند شد.
قاضی حسین رمضانیزاده میگوید: با توجه به سیاستهای قوه قضاییه و منویات مقام معظم رهبری، به مجازاتهای جایگزین حبس و حقوق اطفال و نوجوانان علاقه دارم و علاوه بر مسؤولیت دادگستری کوهبنان، بردسیر و بم ابلاغ ویژهای را بهعنوان قاضی رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان حوزه تحت تصدی داشته و دارم و بهطور خاص به پروندههای اطفال و نوجوان در حد امکان رسیدگی میکنم و آرای مختلفی در این زمینه صادر کردهام.
حدود یک سال و نیم از سکانداری رمضانیزاده بر دادگستری شهرستان بم میگذرد، وی در این مدت ۱۰ رای در حوزه اطفال صادر کرده است، آرایی که بچههای خطاکار را بهجای کانون اصلاح و تربیت به کلاس درس و جلسات مشاوره فرستاده است.
وی با اشاره به اینکه کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ میلادی عضویت ایران را هم پذیرفته است، اظهار میکند: از مجازاتهای جایگرین حبس با رویکرد اصلاح، بازپروی و بازاجتماعی کردن نوجوانان و اطفال استفاده میشود.
حکمهای پدرانه قاضی جوان برای ۳ پسر نوجوان
پسر ۱۵ سالهای که به جرم سرقت دستگیر شده بود، یکی از افرادیست که با حکم پدرانه قاضی رمضانیزاده به جامعه برگشته است، رئیس دادگستری شهرستان بم در این باره تصریح میکند: با توجه به شرایط خاص از جمله شرایط خانوادگی که بر شخص بزهکار حاکم بود، از جمله اینکه این کودک از دوران طفولیت از نعمت پدر بیبهره بود و مادر هم اشراف کامل بر وضعیتش نداشت و تربیت او با اشکال مواجه بود، با توجه به پیشنهادی که مددکار اجتماعی و مشاور دادگاه اطفال داد و در پرونده شخصیت کودک هم اشاره شده بود، ما به جای مجازات حبس از نهادهای جایگزین حبس استفاده کردیم.
رمضانیزاده به توضیح درباره نهادهای جایگزین حبس برای این مجرم نوجوان میپردازد و میگوید: گفتیم این فرد باید یکی از حرفهها و مشاغلی که در آینده میتواند به او کمک کند تا از این وضعیت رها شود را فرا گیرد، همچنین معرفی به روانشناس و مددکار اجتماعی اداره بهزیستی در نوبتهای مختلف از دیگر اقدامات بود.
وی میافزاید: همچنین این فرد باید هر ماه یک نوبت به مددکار اجتماعی مراجعه کند و گزارش کاملی از وضعیت خودش ارائه کند از اینکه نحوه ارتباطش با اطرافیان، نحوه معاشرتش با دوستان و خانواده و به ویژه با افراد در محل تحصیلش چگونه است و مددکار اداره بهزیستی را هم ملزم کردیم بر روند رفتار و ارتباط این کودک با اطرافیانش نظارت داشته باشد تا مشکلات سابق حل شود.
همچنین یک پسر نوجوان بازمانده از تحصیل که با چاقو به فردی آسیب رسانده بود از دیگر بچههاییست که قاضی رمضانیزاده برای او حکم صادره کرده است، این قاضی جوان عنوان میکند: ما اداره بهزیستی را ملزم کردیم با کمک نهادهایی از جمله آموزش و پرورش و ولی قهری وی که در قانون حمایت از اطفال قید شده است، شرایط تحصیل این فرد را فراهم کنند و ارائه گزارش و نظارت هم داشته باشند.
اما قاضی رمضانیزاده برای یک پسر ۱۷ ساله از اهالی یکی از استانهای شرقی کشور هم حکمی پدرانه صادر کرده است، وی درباره پرونده این فرد میگوید: این پسر مقدار زیادی موادمخدر حمل کرده بود، اما شرایط خاص بر زندگی وی حاکم بود، با فقر و تنگدستی زندگی میکرد و پدرش هم بیکار بود و او مجبور بود، کار کند و معیشت خانوادهاش را تامین کند.
وی خاطرنشان کرد: برای این پسر هم از مجازات جایگزین به جای حبس استفاده شد که یکی از مواردش این بود در مشاغلی حرفهآموزی کند که در آینده به کارش کمک میکند و الزام به تحصیل و مراجعه به مددکار را هم برایش در نظر گرفتم.
ذهن بچههای بزهکار را برای برگشت به جامعه آماده میکنیم
این قاضی جوان که طی چند سال رتبه برتر آرای جایگزین حبس برای بزرگسالان را هم در پرونده کاری خود دارد و احکامی مانند کاشت درخت در جرایم حوزه منابع طبیعی، تهیه تابلو و علوفه برای حیوانات برای شکارپیان غیرمجاز و تنظیف معابر و انجام اقدامات خدماتی برای سارقان را صادر کرده است، میگوید: نظرم این است که طفل و نوجوان با توجه به مفاد کنوانسیون حقوق کودک و قوانینی که ما داریم به صلاح نیست خدمات اجتماعی انجام دهد.
رمضانیزاده ادامه میدهد: به نظرم انجام اقدامات خدماتی ممکن است برای کودکان ما جنبه بازاجتماعی کردن نداشته باشد و حتی به نوعی برای آن کودک جنبه تنبیهی هم داشته باشد، بنابراین رویکردم این است برای اطفال و نوجوانان بیشتر به سمت اقدامات روانشناختی برویم تا ذهن بچه را آماده کنیم که میتواند به جامعه برگردد و این جرمی که مرتکب شده به علت شرایط خاص بوده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اقدامات دادگستری کل استان کرمان و شورای پیشگیری از وقوع جرم دادگستری در زمینه برگزاری جلسات با مددکاران، مشاوران و مدیران دفاتر را در موفقیتهای خود موثر میداند و با قدردانی از همکاران خود بیان میکند: در هر حوزه قضایی استان کرمان یک مددکار و دفتر حمایت از اطفال و زنان داریم که در رسیدگی به پروندهها به ما کمک میکنند و از نظرات مشاور و مددکار در صدور رای استفاده میشود.
بچهها «توجه» میخواهند
این قاضی برگزیده کشوری بیان میکند: ما برای مجازات کردن اشخاص چند هدف میتوانیم در نظر بگیریم و مهمترین هدف ما اصلاح، بازپروری و بازاجتماعی کردن اشخاص هست و به نظرم این امر در حوزه اطفال و نوجوانان نمود بیشتری دارد، زیرا این اشخاص در سن خاصی هستند که نیاز است به آنها توجه شود و حتما استعدادها و ظرفیتهایشان برای بازگشت به جامعه را شناسایی کنیم.
رمضانیزاده ابراز میکند: فردی که در سن ۱۵، ۱۶ سالگی هست، شاید استعدادهای زیادی در زمینههای مختلف داشته باشد، اما این استعدادها به دلیلی به حاشیه رفتهاند و مرتکب جرمی شده است و ما میتوانیم اقداماتی انجام دهیم تا به آینده جامعه کمک کنیم و بهجای اینکه این افراد را مجازات کنیم به آنها بگوییم، ما به شما توجه کردهایم و استعدادها و ظرفیت های شما را شناسایی کردهایم، بنابراین این افراد و خانوادههایشان بهجای اینکه ناراحت و سرخورده شوند وقتی بینند به آنها توجه شده است، مسیر زندگیشان عوض میشود و من این را دیدهام که به سمت و سویی رفتهاند که به بارور کردن ظرفیتهایشان برسند.
وقتی دزد پرندهها عاشق درس و مشق شد
اما این قاضی جوان پس از آنکه حکمهای پدرانه خود را برای کودکان و نوجوانان بزهکار صادر میکند، پیگیر روند اصلاح این بچهها هم میشود، وی درباره سرنوشت یکی از پسرهایی که او برایش حکم صادر کرده است، میگوید: پسر نوجوانی در کوهبنان بود که چند مورد سرقت پرنده انجام داده بود و ما به جای اینکه زندان و حبس برایش تعیین کنیم، وی را ملزم به مراجعه به مددکار و همچنین تهیه یک تحقیق و مقاله با همکاری واحد آموزشی و مددکار کردیم و این فرد بعد از ششماه نهتنها دیگر دست به کار خلافش نزد بلکه علاقهمند بهتحصیل شده و اعتماد بهنفس خوبی پیدا کرده بود.
پایان پیام/۸۰۰۱۹/ب
منبع: فارس
کلیدواژه: رئیس دادگستری بم نوجوانان بزهکار مددکار اطفال و نوجوانان جایگزین حبس اطفال و نوجوان قاضی جوان صادر کرده رمضانی زاده پرونده ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۲۸۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعترافات تکاندهنده؛ ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
طی ۲۴ ساعت، ۳ جنایت وحشتناک خانوادگی در حالی رخ داد که طی آنها، ۲ زن و یک مرد به قتل رسیدند و ۲ نوجوان دوقلو هم بهشدت مجروح شدند.
روابط سرد عاطفی به جنایت انجامیدبه گزارش خراسان، اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد ۳۰ در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانهای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی (قلعه ساختمان) شد.
دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات میدانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت ۲ بامداد تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند. به همین خاطر با دستور مقام قضایی، تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود ۳۷ سال دارد، در اعترافاتی تکاندهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و ۲ فرزندم در قزوین زندگی میکردیم، اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدیآباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد.
متهم همسرکشی در حالی که سعی میکرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن، چون این حرفها به درون قلبم میرود و سپس به مغزم میزند! ولی او توجهی به من نمیکرد و مرا از خودش میراند تا اینکه امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطف، به من کممحلی کرد. من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بیجان شد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم، اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد. این بود که به اورژانس ۱۱۵ هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.
در پی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر ۲۵ سالهاش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند. او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آنها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیتهای صحنه قتل مطابقت داشت.
پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.
اتهام قتل عمد برای زن صیغهایدر حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت، حدود ساعت ۱۵ بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت زنی با اورژانس ۱۱۵ مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است، اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز ۵ رسیدند، با جسد مردی حدود ۳۳ ساله روبهرو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود؛ بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پروندههای جنایی مشهد اطلاع دادند.
دقایقی بعد، با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی میکردند. جسد مربوط به مردی به نام «علیاصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود. در همین حال همسر صیغهای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۱۴:۳۰ بود که شوهرم با همین وضعیت از بیرون وارد خانه شد و در حالی که به من میگفت «کمکم کن» عقبعقب رفت و کف پذیرایی افتاد. او بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!
این زن جوان در حالی خود را بیخبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسیهای دقیق درباره وجود لکههای خون روی پلهها و حتی کفشهای مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسیهای دقیق هیچ نشانهای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند. این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت.
او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغهای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آنها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند. امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت «کمکم کن!»
در حالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار میکرد، ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحتهای روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخمها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است. من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم.
در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسیهای بیشتری در این باره صورت گیرد.
قتل همسر با ۲۴ ضربه چاقوزوایای ۲ ماجرای وحشتناک همسرکشی در حالی زیر ذرهبین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود. خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی ۲۴ ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی ۵ کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناکتر شد که سرگرد سید قطبی (رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبر داد که هدف ضربات هولناک چاقو قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژهای یافت چراکه هر لحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بیسیمهای پلیس به گوش برسد.
طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» (زن ۳۰ ساله) با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و دختر و پسر دوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهید هاشمینژاد بستری شده بودند.
پیگیریهای قضایی نشان داد «الناز» (دختر۱۶ ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است، اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود. در همین حال متهم به قتل که با حضور بهموقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال ۹۳ با همسرم ازدواج کردم. البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم. اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم ۲۲ سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد، ولی بعداز آنجا بیرون آمدم.
وی افزود: در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و به حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم. او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود، ولی من توجهی نمیکردم تا اینکه مدتی بعد به همسرم سوءظن پیدا کردم و با آنکه مسیر قانونی را در پیش میگرفتم، ولی باز رضایت میدادم و پرونده مختومه میشد.
خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود ۱۰ روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت. امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم، ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند. من که برای گفتگو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم، ناگهان به خاطر پاسخهای سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم. در حالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد میکردم، خواهر و بردارش جلو آمدند که آنها را هم با چاقو زدم.
تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر ۷ سالهای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.